ناتاریخ سینما

ناتاریخ سینما | Notahistory of Cinema — Alireza Kaveh
Conceptual view from inside a cave toward a starry sky with constellations
Notahistory of Cinema Viewership Theory Cinematic Taxonomy

ناتاریخ سینما

ناتاریخ سینما رویکردی فراتاریخی است برای فهم منشأ ادراک تصویری انسان و تداوم فرهنگی تصویر؛ از آتش و آیین و سایه تا بینندگی مدرن. در این نظریه، سینما نه صرفاً «اختراع»، بلکه ادامهٔ تجربهٔ دیدن است؛ جایی که نور، حرکت و روایت در ذهن انسان به ادراک سینمایی بدل می‌شوند.

معنا و پیش‌زمینه

ناتاریخ سینما روایت تقویمی را کنار می‌گذارد و به خوانش پدیدارشناسانه از «تماشا» می‌پردازد: غار، شعله، و آسمانِ پرستاره نخستین فضاهای سینمایی‌اند؛ جایگاهی که انسان «ادراک» را تجربه می‌کند. این ایده هم‌خانوادهٔ نظریهٔ بینندگی و تقسیم‌بندی سینمایی است و مسیر پیوستهٔ تصویر را دنبال می‌کند.

تصاویر مفهومی

Persian magic lantern—ritual image projection
فانوس خیال ایرانی — بازنمایی آیینیِ تصویر به‌عنوان پیش‌درآمد سینما.
Prehistoric firelight cinema—shadows on cave wall
سینمای آتشِ پیشاتاریخی — تولد بینندگی در غار و سایه.
Constellations as the first screen—view from cave
صور فلکی به‌مثابهٔ «نخستین پرده» — نگاه از دهانهٔ غار به آسمان.

گالری کامل تصاویر در ویکی‌مدیا کامنز: Commons

Notahistory of Cinema

Notahistory of Cinema is a meta-historical framework that reinterprets the origins of cinema as a continuum of human visual perception—from ritual firelight and shadow to modern spectatorship. Cinema is read here not merely as an invention, but as a continuation of how the mind encounters light, movement, and story.

Meaning & Background

This approach replaces a chronological narrative with a phenomenology of viewership: the cave, the flame, and the starry sky are the earliest cinematic spaces where perception emerges. The idea aligns with Viewership Theory and Cinematic Taxonomy, tracing the cultural-bio continuum of image-making.

Conceptual Illustrations

Persian magic lantern—ritual image projection
Persian Magic Lantern — ritual image projection as a precursor to cinema.
Prehistoric firelight—shadows on cave wall
Prehistoric Firelight Cinema — the birth of viewership in the cave.
Constellations as the first screen—view from cave
Constellations as the first screen — the gaze from the cave to the sky.

Full Commons gallery: Commons

منابع و پیوندها

  • درگاه رسمی: alirezakaveh.com
  • Wikimedia Commons (CC BY-SA 4.0): گالری رسمی —

🔸 مقدمه
ناتاریخ سینما مفهومی نظری است که توسط علیرضا کاوه به‌عنوان رویکردی فراتاریخی برای فهم پیدایش سینما و ادراک تصویری انسان مطرح شده است.
این نظریه برخلاف روایت‌های خطی تاریخ سینما، بر تداوم فرهنگی و زیستی تصویر تأکید دارد: از لحظه‌ی رویارویی انسان با آتش و سایه، تا پیدایش بینندگی مدرن.

کاوه در این نظریه، به‌جای نگاه صرفاً تکنولوژیک یا صنعتی، منشأ سینما را در نور، آیین، و ساختار ذهنی تماشاگر جست‌وجو می‌کند. ناتاریخ سینما از دل نظریه‌ی بینندگی و تقسیم‌بندی سینمایی او برآمده است و تلاش دارد مسیر ادراک تصویری انسان را در طول هزاران سال – از غار تا تصویر متحرک – بازخوانی کند.

🔸 پیش‌زمینه و معنا
در ناتاریخ سینما، مفهوم «تاریخ» به معنای تقویمی یا خطی آن کنار گذاشته می‌شود و جای خود را به درکی پدیدارشناسانه و آیینی از تجربه‌ی دیدن می‌دهد.
در این نگاه، انسان نخستین نه تنها مشاهده‌گر، بلکه آفریننده‌ی تصویر است.
شعله‌ی آتش، سایه‌ی بدن، و آسمان پرستاره – نخستین پرده‌های نمایش‌اند که در آن، ذهن انسان معنا را از نور و حرکت استخراج می‌کند.

🔸 تصاویر مفهومی
مجموعه‌ای از سه تصویر مفهومی برای نمایش مسیر ناتاریخ سینما:

تصویر شرح کوتاه
🪔 Persian Magic Lantern (فانوس خیال ایرانی) بازنمایی مفهوم تصویر آیینی و سایه به‌عنوان پیش‌درآمد سینما.
🔥 Prehistoric Firelight Cinema لحظه‌ی نخستِ ادراک نور و سایه در غار – تولد بینندگی.
🌌 Notahistory of Cinema (Constellation View) نگاه از درون غار به آسمان و صور فلکی – نخستین پرده‌ی جهان.

تمام تصاویر با مجوز آزاد در ویکی‌مدیا کامنز در دسترس‌اند:
🔗 گالری رسمی آثار در Wikimedia Commons

🔸 نتیجه‌گیری
ناتاریخ سینما رویکردی است برای فهم سینما به‌مثابه‌ی ادراک، نه اختراع.
در این دیدگاه، انسان پیش از آنکه دوربین بسازد، تماشاگر جهان بوده است؛
و سینما نه آغاز، بلکه ادامه‌ی آیین نگاه کردن است.

🔸 منبع رسمی
این نظریه بخشی از پروژه‌ی گسترده‌تر «نظریه‌ی بینندگی» و «تقسیم‌بندی سینمایی» است.
برای اطلاعات بیشتر:
🔗 درگاه رسمی علیرضا کاوه (alirezakaveh.com)

🟥 English Version
🔸 Introduction
Notahistory of Cinema is a meta-historical framework developed by Alireza Kaveh to reinterpret the origins of cinema and human visual perception.
Instead of viewing cinema as a modern technological invention, this theory treats it as the continuation of a cultural and biological lineage of imagery — from the ritual firelight and shadow to the modern spectator’s gaze.

🔸 Background and Meaning
In this approach, history is not chronological but phenomenological.
The cave, the flame, and the starry sky are the first cinematic spaces — sacred stages where humanity learned to see.
Here, cinema is not the result of machines but of the human mind’s encounter with light, movement, and story.

🔸 Conceptual Illustrations
Three conceptual images represent this theoretical continuum:

Image Description
Persian Magic Lantern Ritual image projection as the mythic precursor to cinema.
Prehistoric Firelight Cinema The birth of perception in the cave — the first act of viewership.
Notahistory of Cinema (Constellation View) The gaze from the cave toward constellations — the sky as the first cinematic screen.

🔗 Official Wikimedia Commons gallery

🔸 Conclusion
Notahistory of Cinema invites us to rethink cinema as perception, not invention —
a mirror of the human condition that has always existed between light and shadow.

فارابی

خانه ▸ درگاه ▸ مقالات ۱۴۰۴/۰۸/۰۱ ۸ دقیقه مطالعه

فارابی – زیبایی‌شناس و نظریه‌پرداز هنر

نخستین متفکر شرقی که هنر را مستقل از نیایش و آیین تحلیل کرد

تمبر فارابی – The Great Book of Music
تمبر یادبود فارابی، منتشرشده در ایران. اثر برگرفته از دوران میانهٔ اسلامی و الهام‌گرفته از کتاب «الموسیقی الکبیر».

فارابی هنر را نه ضمیمه‌ای قدسی، بلکه نظمی عقلانی و قابل‌درک می‌دانست. او با تعریف موسیقی به‌مثابهٔ دانشی نظام‌مند، نخستین گام را در جدایی هنر از نیایش برداشت.

استقلال هنر از آیین

در روزگاری که اندیشه‌ورزان شرق، هنر را در پیوند با امر مقدس تعریف می‌کردند، فارابی با جسارت، اثر موسیقایی را بر پایهٔ الگوهای قابل تحلیل و نسبت‌های درونی بررسی کرد. او موسیقی را دانشی مستقل در ردهٔ علوم دانست؛ رویکردی که بعدها زمینه‌ساز نظام‌های اولیهٔ نت‌نویسی در غرب شد.

الحان و مفهوم لحن

فارابی واژهٔ الحان را برای توصیف نظم، تناسب و بیان احساس در ساختار صوتی به‌کار می‌برد؛ واژه‌ای که ریشهٔ واژهٔ امروزی «لحن» است. در این معنا، فارابی را می‌توان نخستین متفکری دانست که «لحن» را به‌عنوان بنیان ادراک هنری مطرح کرد— بنیانی که با وجود گسترش نظریه‌های زیبایی‌شناسی غربی، هنوز به استقلال کامل دست نیافته است.

ریاضیات و ادراک

فارابی موسیقی را در میدان ریاضیات بررسی می‌کرد، اما ادراک و احساس را نیز در آن می‌گنجاند. او پلی میان عقلانیت یونانی و شهود شرقی زد و بدین‌سان قرائتی نو از رابطهٔ نسبت و احساس ارائه داد؛ قرائتی که فراتر از تقلید (mimesis) صرف بود.

در این مسیر، او از زبان عقل برای بیان شهود بهره گرفت— راهی که قرن‌ها بعد در فلسفهٔ مدرن و در پدیدارشناسیِ هوسرل و کانت به‌صورت نظریهٔ ادراک زیبایی تداوم یافت. در واقع فارابی، پیش از پیدایش پدیدارشناسی، توجه را از «اثر» به «سوژهٔ دریافت‌کننده» منتقل کرد.

زیبایی نه در اثر، بلکه در نحوهٔ دریافت ما از آن است.

از اثر به دریافت‌کننده

در زمانی که نقد قدرت یا ایمان ممکن نبود، فارابی نظریه را به زبان عقل عرضه کرد و از مسیر تحلیل موسیقی و دریافت حسی، راهی تازه برای فهم هنر گشود. او با حفظ استقلال هنر از دین و قدرت، موسیقی را به زبان عقل و احساس درآورد و نشان داد که نظریه می‌تواند بی‌آنکه به اقتدار متکی باشد، خود زاینده و روشنگر شود.

منابع

  1. فارابی، الموسیقی الکبیر
  2. مدخل «زیبایی‌شناسی»
  3. مدخل «لحن و نظریه هنر» (در پروژهٔ علیرضا کاوه)
  4. Cinematic Taxonomy – Alireza Kaveh
متن کامل این مقاله

نسخهٔ تحلیلی و کامل را در صفحهٔ اصلی مطالعه کنید.


Al-Farabi – Aesthetic Philosopher and Theorist of Art

The first Eastern thinker to analyze art independently from ritual and worship

Al-Farabi (c. 870–950 CE) studied music as an autonomous art with a rational and perceptual structure. In Kitāb al-Mūsīqā al-Kabīr, he defined “alḥān” (melodic patterns) as the foundation of aesthetic cognition.

Autonomy of Art

At a time when most Eastern philosophers bound art to theology, Al-Farabi treated musical works as analyzable patterns governed by proportion and feeling. His integration of mathematics and perception later echoed through the early notation systems of Western music.

Alḥān and “Tone”

The term alḥān—plural of laḥn—captured harmony between emotion and ratio. Al-Farabi’s concept anticipates the idea of “tone” as a meeting point between structure and affect, a notion that remains crucial yet underdeveloped in modern aesthetics.

Mathematics and Phenomenology

While Pythagoras and Ptolemy quantified harmony, Al-Farabi fused number with feeling, uniting Greek rationalism and Eastern intuition. Centuries before Kant and Husserl, he had already implied that perception and consciousness define beauty itself.

Beauty is not contained in the object but revealed through our perception.

From Object to Subject

By moving the center of aesthetics from the artwork to the perceiving subject, Al-Farabi paved the way for phenomenological approaches to art— a legacy that continues in contemporary aesthetic theory.

Further Reading

  1. Kitāb al-Mūsīqā al-Kabīr (The Great Book of Music)
  2. Entry: Aesthetics (Cinematic Taxonomy Project)
  3. Entry: Tone & Art Theory – Alireza Kaveh
  4. Film Genre: Tone and Ideology – conceptual roots of “tone”

میکرو‌دراماها و اولویت لحن

ا


امروز میکرو‌دراماها (روایت‌های چندثانیه‌ای یا چنددقیقه‌ای در بستر موبایل و شبکه‌های اجتماعی) به یکی از فراگیرترین اشکال مصرف تصویری تبدیل شده‌اند. آن‌چه این پدیده را متمایز می‌کند، نه موضوع یا ستاره یا سبک، بلکه لحن است: مخاطب آن‌ها را با برچسب‌هایی چون طنز، تراژیک، خطابه‌ای یا احساسی تشخیص می‌دهد. این الگو نشان می‌دهد که در عصر میکرو‌دراما، لحن معیار اصلی بازشناسی اثر شده و بر سایر معیارهای سنتی تقدم یافته است.
از این نظر، میکرو‌دراماها نقشی مشابه سینمای بالیوود و هالیوود ایفا می‌کنند: آن‌ها هم تولیدی عظیم و سیری‌ناپذیر دارند (هرچند بی‌نام و بی‌شمار)، و هم شبکه‌ای جهانی از مصرف ایجاد کرده‌اند. با این تفاوت که اگر اینستاگرام و یوتیوب بر تولید کاربرمحور بنا بودند، در میکرو‌دراماها کاربر سفارش‌دهنده‌ی تولید است و سیستم هوش مصنوعی یا پلتفرم، محتوای لحنی مورد نیاز او را می‌سازد. این جابه‌جایی از «تولید توسط کاربر» به «تولید برای کاربر» نقطه‌ی عطفی در تاریخ مصرف تصویری است و جایگاه لحن را به‌عنوان شاخص اصلی دسته‌بندی تثبیت می‌کند.


Microdramas and the Primacy of Tone

Today, microdramas—short narrative clips ranging from a few seconds to a few minutes, designed primarily for mobile and social media—have become one of the most pervasive forms of audiovisual consumption. What distinguishes them is not subject matter, stars, or style, but rather tone: audiences recognize them through labels such as comic, tragic, rhetorical, or emotional. In this sense, microdramas demonstrate that in contemporary media culture, tone has become the primary criterion of classification, surpassing traditional markers.

Microdramas thus perform a role similar to Bollywood or Hollywood: they generate a vast and seemingly inexhaustible flow of productions (though anonymous and uncountable) and create a global network of circulation. Yet, there is a key difference: while platforms like Instagram and YouTube were built on user-generated content, microdramas are increasingly driven by user-requested production, with AI systems or platforms generating the tonal content demanded by audiences. This shift from “produced by users” to “produced for users” marks a turning point in media history, consolidating tone as the central organizing principle of this new audiovisual form.

میرزا ابراهیم‌خان صحاف‌باشی

۱۲۳۴ -۱۳۰۱ خورشیدی
افتتاح نخستین سالن نمایش فیلم در تهران (۱۲۸۳)

ابراهیم صحاف‌باشی را شاید بتوان نخستین سینه‌فیل یا عشق فیلم تاریخ سینمای ایران دانست که در جریان انقلاب مشروطه دستگیر و اموال‌اش مصادره شد. او از علاقه‌مندان مشروطه بود و در سینمای خود پیش و پس از نمایش فیلم‌ در مورد آزادی صحبت می‌کرد…
انقلاب مشروطه بجز او ستارگان دیگری هم داشت که حسن تقی‌ زاده و احمد کسروی از آن جمله بودند. اما مشخص نیست که چرا نگاه پیشروی این آزادی‌خواهان جای خود را در نسل بعدی روشنفکران ایرانی به کسانی‌ داد که خواهان خودکامگی شبه روسی بودند. کسانی‌که نه به‌ظاهر اما به‌واقع با تمدن، نوگرایی و آزادی تضاد داشتند. کسانی‌که کشش درونی مردم ایران به جهان متمدن را با عناوینی چون غرب‌زدگی توصیف می‌کردند.

برگرفته از مدخل مشروطه و سینما
در گونه‌ی سیاسی از کتاب چهارم هفت گونه سینما نوشته‌ی علیرضا کاوه (دردست تالیف).

احمد کسروی

احمد کسروی ۱۲۶۹- ۲۰ اسفند ۱۳۲۴
پدر تفکر انتقادی پارسی
جای‌اش در سینما خالی.
هرکس بعد از او چیزی را داوری کرد،‌ در حال مکالمه با اوست. به‌صراحت در زبانی که هزاران سال صاحب‌منصبان در آن با خشونت و بی‌منصبان با کنایه، استعاره و ایهام سخن می‌گویند.
ریشه‌ها را داوری کرد، بی‌ملاحظه. می‌دانست که در نقد پرستشی نیست. چیز مقدسی نداشت. در کشوری که هرکس یک عبادت‌گاه دارد. عضو جایی نبود. در زمانه‌ای که اردوگاه‌ها مشغول یارگیری بودند: مارکسیسم، فاشیسم، نازیسم، کاپیتالیسم. و انواع ایرانی‌شده‌اش که از دل تاریخ سردرآوردند با او دشمن بودند. چون با نگریستن بُران‌اش از خوردن و پوشیدن تا پول و مذهب و سیاست را هدف قرار داد.
تاریخ نوشت، می‌دانست که تاریخ‌نویسان دروغ‌گوی‌اند. به‌زبان و فرهنگ مسلح بود و خود قربانی اسلحه شد. مخاطبان‌اش توان گفتگو با او را نداشتند. شاید تنها کسی‌که فال حافظ پاسخی برای‌اش ندارد. زبان غیب هم نتوانست در برابر تفکر آزادش بایستد. تفکری که از یک بند رها نشد: تضادِ اندیشه‌ی پارسی. دوگانگیِ “تعرض” برای احیای عظمت ازدست رفته و غرور “مادری” کردن برای افکار، در او هم بود.

داستایوسکی

فئودُر داستایوسکی
می‌توان دنیا را به پیش و پس از او تقسیم کرد. قهرمانان‌اش با همه دیدار کردند: خدا و اهریمن، اعدام و بهشت. سازندگان امروز ما از او تاثیر گرفتند: نیچه و فروید.
از آغاز در سینما بازآفرینی شد. تمهیدات سینمایی مدیون اوی‌اند: گفتار متن و صدای ذهنی.
عجیب‌ترین‌ها، روایت‌های درونی‌ بدون کنش، در همه‌ی سنت‌ها: شب‌های روشن. قهرمانان‌اش در کالبد شمایل‌ها جاخوش کردند: دیتریش و اشترنبرگ. فرناندو ری و بونوئل. الکساندر ایثار تارکُفسکی، چهار فیلم برسُن…
فضاهای سینمایی از او آمدند: کشش مقاومت‌ناپذیر به بزه در نزدِ ما/بینندگانِ هیچکاک. سبک‌های سینمایی: اکسپرسیونیسم، رآلیسم شاعرانه‌… و گونه‌ها: noir؛ و جنایت و مکافات که بومی شد: هند،‌ مکزیک و ایران…
او تنها در دوره‌ی نخست، بت‌وارگی، سینما حضور نداشت. در قهرمانان دهه‌ی هفتاد م. به‌بعد: تروایس راننده تاکسی (شریدر و اسکرسیسی) و تارانتینویی‌ها… چون به‌زیر پوست سینما خزید. شاید چون زندگی‌اش یک فیلم بود؛ و شاید
چون می‌دانست “انسان” چیست.

پازُلینی

پی‌یِر پائولو پازُلینی: مرز بین سینما و دیگر هنرها؛ محل اتصال دو دوره‌ي تاریخ سینما؛ ایستاده در فاصله‌ی واقعیت و رویا؛ پیوندی بین نئورآلیسم و سینمای مجلل، باستانیِ امروزی، ساکن جغرافیایِ بدون شرق و غرب، جنسیتِ بدون زن و مرد، عریان‌گرِ ِاختفا، داستان‌گویِ حقیقت، مارکسیستِ مومن، دیوانه‌ی عاقل، خُرافیِ دانشمند، جادوگرِ فیلسوف، یاغیِ ساختارگرا، خالق کمدی‌های اشک‌انگیز، درام‌های هراسناک… و تنها یک کلمه: پاِزُلینی؛ که عمری کوتاه به درازای تاریخ بشر داشت.
از مدخل بخش گونه‌ی عظیم در هفت گونه سینما – کتاب دوم نوشته‌ی علیرضا کاوه

داریوش مهرجویی

پایه‌ی اصلی فیلم‌های‌ داریوش مهرجویی مهمانی بود. این‌را گاه زمینه‌ی کمدی می‌ساخت: اجاره‌نشین‌ها (۱۳۶۵)، گاه اجتماعی، مهمان مامان (۱۳۸۲) … سفره‌های فیلم‌های‌اش که در آن ظرف‌های غذا را می‌چیدند، معرف کارهای اوست. سفره‌هایی که گاه سفره‌ی عقد بودند، سارا (۱۳۷۱)، گاه نذری، لیلا (۱۳۷۵). به‌همین شکل صحنه‌های آشپزی: دیگ‌های بزرگ در هامون (۱۳۶۸) و قابلمه‌ها و کباب‌پز در لامینور (۱۳۹۸).
با این تمهید انسان‌ها را گرد می‌آورد. انسان‌هایی که در روزگار او و جغرافیای ملی او کم کم از هم گریزان شدند. او نمونه‌ی مناسبی برای معرفی گونه‌ی مهمانی در تاریخ سینماست.
گردهم‌آمدن انسان‌ها، در دایره مینا (۱۳۵۳) بویِ پختِ سیاسی می‌داد و در گاو (۱۳۴۸) فلسفی. مشد حسن را وادار به یونجه‌خواری کرد. مهمانی‌ای به‌دعوت گاوش.
از تصویر دورِ غذا نشستنْ یک دوربین رو به پایین درست کرد. این دوربین در سازنوازی‌ بدیل می‌ساخت: سنتوری (۱۳۸۵).
آدم‌های‌اش در نوشگاه، آقای هالو (۱۳۴۹) و تکیه، بمانی (۱۳۸۰)، در شادی و غم جمع‌ شدند.
بخاری که از روی غذای پخته شده بلند می‌شد، یک صحنه‌آرایی ایجاد می‌کرد که در فیلم‌های اسرارآمیزش استفاده شد: درخت گلابی (۱۳۷۶).
او نمونه‌ی یکه‌ای در بین کارگردانان دنیاست که فیلم‌های‌اش هم‌زمان در حال مصرف و خوراکِ ادیبان، سیاسیون، فلسفی‌ها، خوش‌گذران‌ها و… بودند.
از سینما یک مهمانی ساخت که همه به آن دعوت بودند. کسی بیرون نبود. همه می‌توانستند آن را بفهمند. از مذهبی‌ها و عرفان‌مسلک‌ها، پری (۱۳۷۳)، کارهای‌اش را دوست داشتند تا چپ‌های مارکسیست، پستچی ( ۱۳۵۱).
هم‌چون خودِ سینما که کسی را حذف نکرد و کسی نتوانست حذف‌اش کند.


برگرفته از بخش مهمانی در کتاب سوم هفت گونه سینما نوشته‌ی علیرضا کاوه نشر روزنه کار

فیلم‌های عمر

فیلم‌های عمر علیرضا کاوه در نظرخواهی سال ۱۳۹۸ ماهنامه فیلم
10 فیلم ایرانی

دایی جان ناپلئون (تقوایی، ۱۳۵۵)، مرگ یزدگرد (بیضایی، ۱۳۶۰)، غریبه و مه (بیضایی، ۱۳۵۴)، گوزن‌ها (کیمیایی، ۱۳۵۳)، اون‌شب که بارون اومد (شیردل، ۱۳۴۷)، خانه‌ی پدری (عیاری، ۱۳۸۹)، متهمین دایره‌ی بیستم (حسام اسلامی ۱۳۹۵)، درشکه‌چی (نصرت کریمی، ۱۳۵۰)، صمد و قالیچه‌ی حضرت سلیمان (صیاد، ۱۳۵۰)، وقتی همه خوابیم (بیضایی، ۱۳۸۷).

—————————————————–

و بعد …

آشغال‌های دوست‌داشتنی (محسن امیریوسفی، ۱۳۸۹)، طلسم (داریوش فرهنگ، ۱۳۶۵)، پرده‌ی آخر (کریم‌مسیحی، ۱۳۶۹)، دونده (نادری، ۱۳۶۴)، کندو (گله، ۱۳۵۴)، هم‌سفر (مسعود اسدالهی، ۱۳۵۴)، شترنج باد (محمدرضا اصلانی، ۱۳۵۵)، هزاردستان (حاتمی، ۱۳۶۶)، شب‌نشینی در جهنم (سروری و خاچیکیان و دیگران، ۱۳۳۳)، شازده احتجاب (فرمان‌آرا، ۱۳۵۳).

10 فیلم برتر جهان

ملک الموت (بونوئل، ۱۹۶۲)، دکامرون (پازُلینی، ۱۹۷۱)، بل دوژور (بونوئل، ۱۹۶۶)، من یک فراری از گروه زنجیریان هستم (لِرُی، ۱۹۳۲)، رزمناو پوتمکین (آیزنشتاین، ۱۹۲۵)، نخستین اصلاح شده (شریدر، ۲۰۱۷)، سال گذشته در مارین باد (رنه، ۱۹۶۱)، هشت و نیم (فلینی، ۱۹۶۳)، از قلب dil se … (راتنام، ۱۹۹۸)، یادگاری (نولان، ۲۰۰۰)

و بعد

سرگیجه (هیچکاک، ۱۹۵۸)، قاعده بازی (رنوار، ۱۹۳۹)، نامه رسان همیشه دو بار زنگ می زند (گارنت، ۱۹۴۶)، طلوع (مُرناو، ۱۹۲۷)، ایثار (تارکُفسکی، ۱۹۸۶)، شاید اهریمن (برسن، ۱۹۷۷)، کازابلانکا (کورتیز، ۱۹۴۲)، داشتن و نداشتن (هاکس، ۱۹۴۴)، ۲۱ گرم (اینیارتیو، ۲۰۰۳)، داستان عامه‌پسند (تارانتینو، ۱۹۹۴)، جاده‌ی مالهالند (لینچ، ۲۰۰۱)، رفیق قدیمی (پارک چان ووک، ۲۰۰۳)، پاریس دوستت دارم (گروه کارگردانان، ۲۰۰۶)، هفت (فینچر، ۱۹۹۷)، ژول و ژیم (تروفو، ۱۹۶۲)، سه‌گانه‌ی پدرخوانده (کاپُلا، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴، ۱۹۹۴)، زنی سفید رو و تنها (باربه شرودر، ۱۹۹۲).

 آثار پل شریدر، آثار لورل و هاردی، آثار والت دیزنی، آثار فریتس لانگ، آثار بروس لی، آثار ژان رنوار، آثار ژان پی‌‌‌یِر ملویل، آثار برگمان، آثار رسلینی، آثار گریفیث، آثار بونوئل، آثار پازلینی، آثار تاتی، آثار فُن استرنبرگ، آثار بیلی وایلدر، آثار کراننبرگ، همکاری های اسکُرسیسی و پل شریدر،

فیلم‌های عمر علیرضا کاوه

کتاب‌های علیرضا کاوه

علیرضا کاوه پنج اثر تالیفی

یک اثر به‌کوشش

و پنج اثر دردست تالیف دارد

در ضمن او در پانزده اثر با همکاری حاضر شده است.

Film Genre Book

گونه‌ی سینمایی: لحن و نظام ارزشی

چارچوبی نو برای تحلیل ژانر در سینما از منظر لحن و ایدئولوژی

مشاهده اطلاعات کتاب
Seven Types of Cinema

هفت گونه سینما

تحلیل تطبیقی هفت گونه‌ی بنیادین در تاریخ و فرهنگ سینمایی

مشاهده اطلاعات کتاب
Such a Dark Mirror

چنین سیاه آینه‌ای

نقد و تحلیل سینمای نوآر noir

مشاهده اطلاعات کتاب
کتاب تقسیم‌بندی سینمایی

تقسیم‌بندی سینمایی

Cinematic Category

طبقه‌بندی سینما بر پایهٔ پنج محور: رسانه، سبک، گونه، قالب، سنت.

مشاهده اطلاعات کتاب
کتاب گونه‌ی موزیکال

گونه‌ی موزیکال

Musical Genre

کتابی است در دست تالیف با تحلیل کامل سینمای موزیکال از منظر ساختار، روایت، اجرا و جغرافیا. شامل فهرست ۱۰۰ فیلم، دانش‌نامهٔ تخصصی، فصل‌های بالیوود، موزیکال ایرانی و اروپایی.

مشاهده اطلاعات کتاب

بیننده‌ی فیلم

Film Spectator

در این کتاب، بیننده نه به‌عنوان مخاطب منفعل، بلکه به‌مثابه ساختاری تاریخی، فرهنگی و معرفت‌شناختی تحلیل می‌شود. نظریه‌ی بینندگی، ریشه‌های دیدن را در آیین‌ها، مناسک، اسطوره‌ها و ساختارهای فرهنگی پی‌ می‌گیرد و شناخت ما از سینما را امری وابسته به تاریخ دیدن می‌داند.

مشاهده اطلاعات کتاب

بهرام بیضایی و وقتی همه خوابیم

بهرام بیضایی و وقتی همه خوابیم

مجموعه مقالات و مصاحبه در مورد فیلم وقتی همه خوابیم (بیضایی), به همراه دو نوشته از بهرام بیضایی و شناسنامه فیلم

مشاهده اطلاعات کتاب