کامیک استریپ/داستان مصور

کامیک استریپ داستان مصور
اگر بحث را از کامیک‌هایی شروع کنیم که به سینما راه یافتند یا طراحان داستان مصوری که کارگردان شدند، مانند تری گیلیام، یا فیلم‌هایی که بعدتر داستان مصور شدند مانند جانگو (تارانتینو) باید فهرست بی‌پایانی را تدارک دید.
بعضی کامیک‌ها را سینما خیلی پسندید: بتمن. و بعضی‌ را کم‌تر: تن تن. مخاطبان کامیک‌های نخستین را در یک کلی‌گویی می‌توان نوجوانان پسر دانست. اما بعدتر گروه وسیعی از جمع‌های مختلف به آن پیوستند. فارغ از اهمیت رسانه‌ی کامیک بوک و تاثیر آن بر سینما باید به اهمیت نمونه‌ای کامیک‌ها به نام تن تن اشاره کرد. با این‌که تن تن خالقی بلژیکی و نه امریکایی داشت، اما تاثیر آن بر قهرمان‌پروری در رسانه‌های بصری و ماجراجویی آنان تاثیری وسیع بود. منشا گرفتن از روحیات کودکانه که در همه‌ی ماجرایی‌ها و قهرمانان‌شان نهادینه شده. تنهایی، کله‌شقی،‌ اهمیت خبر، همراه داشتن، این‌جا یک سگ وووو چیزهایی هستند که از پایه‌های اصلی گونه‌ی ماجرایی سینمایی است و در تن تن هم هست. هرژه سینمادوست بود و در آثارش به‌گونه‌های سینمایی اشاره داشت. گونه‌های گنگستری، وسترن و افسانه علمی افزون بر ماجرایی در آثار او دیده می‌شود. نامه‌ی او به دیزنی بی‌جواب ماند اما به‌نظر نمی‌رسد که دیزنی از کار او بی‌خبر بوده باشد. فیلم‌سازان غیرمستقیم از تن تن تاثیر گرفتند.
ناشناختگی عناصر در کنار ممانعت از فانتزی شدن فضا نیز در تن تن هست. فرعی بودن نقش زنان نیز با ماجرایی‌ها ماند.ایده‌ی منزل به منزل و عبور از مراحل مختلف که در پویانمایى و داستان مصور (فتورمان و کمیک بوک) ماهیت قالب را مى‏سازد و چند عکس کنار هم است که از اولى به دومى و تا آخر مى‏رویم، مستقیم به آثار ماجرایى آمد و بى‏دلیل نیست که قهرمانان آثار ماجرایى بارها از پویانمایى‏ها ظهور مى‏کنند.
قهرمانان کامیک به‌مرور مردانی شدند که یک ویژگی بدنی داشتند. مرد نامریی، مرد آهنی و یا ترکیبی بودند، مرد پرنده، مرد عنکبوتی… این در پوشش‌شان تاثیر داشت و این ویژگی با سینما خیلی جور درآمد. پیش از سیل قهرمانان کامیک به سینما و ظهور ابرقهرمانان، شخصیت‌های سینمایی با یک شغل معرفی می‌شدند. اما با تکثیر جمعیت در فاصله‌ی بعد از جنگ جهانی دوم بینندگان دوست داشتند خود را در رویایی بیابند. این رویای بصری در کامیک‌ها تامین می‌شد. رویای یک شبه فاتح دنیا شدن و نجات دادن دختران بی‌پناه، یا تبدیل به رویای دیگران شدن. چیزی که بعدتر در رسانه‌ی بازی به‌شکل کامل‌تری محقق شد.
‌کامیک،سینما و بازی در یک چیز مشترک بودند: کم‌رنگ‌ کردن نقش ادبیات.
اگر تن تن نمونه‌ای بود که از کامیک بر سینما تاثیر گذاشت، باید به کامیک‌های امریکایی اشاره‌کنیم که از سینمای پیشرو (آوانگارد) اروپایی تاثیر گرفتند. این کامیک‌ها در فیلم‌های سینمایی تجلی‌ای پیدا نکردند و در همان رسانه‌ی کامیک استریپ ماندند.

یک دیدگاه دربارهٔ «کامیک استریپ/داستان مصور»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *