زهره

محدود کردن دامنه‌ی اشتراکی فیلم‌ها کم‌تر در افراد پایدار می‌مانند. یعنی کسانی که خود را از دیدن فیلمی بی‌پروا محروم کرده‌اند، کم کم یک تعریف دست پایینی برای آن در نظر گرفته و نکوهیده بودن دیدن آن را با آیینی یا به جا آوردن مناسکی بخشایش‌آور جبران کرده‌اند. این‌گونه است که توزیع وسیع فیلم شخصی زهره (۱۳۸۲)، با بازی زهرا امیرابراهیمی، در جامعه‌ی ایران که منتسب به باور اخلاقی است، به‌عنوان یک میل بروز می‌کند و این فیلم در ابعادی گسترده دیده می‌شود. آیا این فیلم و تولید آن را می‌توان به سفارش بینندگان و میل ایشان به دیدن شمایل‌شان در چنین وضعی منسوب دانست؟ جالب است که مراجع رسمی نیز مجازاتی در خصوص شمایل و همراه‌اش در فیلم، تولیدکنندگان، روا نداشتند: اشتراک‌آفرینی اثر فیلمیک قهری‌ترین قوه‌ها را نیز با خود همراه می‌کند. کسی از نواقص بیانی فیلم سخن نگفت، اما از نحوه‌ی تولید، و آگاهی دو نفرِ پیشِ‌رویِ ما / بینندگان، از دوربین، نیتِ توزیع‌کننده که مبهم ماند، و بی‌قصدی تولیدکنندگان، زیاد سخن گفته شد. آیا اگر قوای قهرآمیز، باور کنند که همه‌ی فیلم‌ها در چنین بی‌قصدی‌ای‌تولید و در ابهامی توزیع شده‌اند، دیگر به روی بام‌ها نخواهند رفت؟ در سینما تکثیر مهم است چرا که تولید و توزیع محصول میل ما به تصاویر مشترک‌اند.
برگرفته از کتاب بیننده‌ی فیلم نوشته‌ی علیرضا کاوه نشر روزنه‌کار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *