علیرضا کاوه: دوگانگی يا تصاوير جمعیِ دوئاليتهی فرهنگ ایرانی در همه چيز خودش را نشان ميدهد و بهشكلی بازتوليد ميشود. آيا ما میتوانيم نوروز را به گروه سُرور (نور) نسبت بدهيم و تعزيه را به گروه سوگ (تاریکی)؟ بدون اينكه قضاوتی بين اين دو باشد، بايد گفت كه هر دو اينها در حال ايجاد تعادل در جامعه هستند. بهدليل فروپاشی عظيمی كه چند بار در تاريخ ايران روی داده و هر بار به صورت ناگهانی بروز كرده، نياز به گريز از تقصير هست، خيلی واضح اين را در آيين عاشورا میشود ديد. به اين معني كه «ما مقصر نبوديم اگر سازش كرديم با بيگانه». تعزیه مويه بر اين سازش، و نوروز افتخار به حفظ اين اصالت.
بهرام بیضایی: من فكر میكنم نوروز مقدم است بر پادشاهي ايران و ساختهﻯ پادشاهي ايران نيست. اغلب قريب به اتفاق آيينها اختراع دستگاهِ پادشاهی نيستند، اينها متعلقند به فرهنگِ كشاورزی باستان و متعلقند به فرهنگ غيررسمی. تعزيه و نوروز هر دو از فرهنگ کشاورزی باستان میآیند. البته اين حرف كه ممكن است ما احساس گناه خود را آويخته باشيم به عاشورا غلط نیست. میدانيد كه در آيينهاي باستان گناهزدایی وجود داشته. ﺣﺘا حمام كردن نوروزی یا در هر آیین، به شستن خود از گناهان گذشته ارتباط دارد. حتا داستان مسيح شکلی از آیین کهن بلاگردانی است که روزی از دروازﻩی اورشلیم سوار بر خری میآورندش و شاه یهود میخوانند و سپس او گناهان همه را به گردن میگیرد و بر صلیب میرود. … موضوع تعزيه آب است؛ و اين مربوط به فرهنگ كشاورزی باستان است در سرزمينی كه آب نداشت يا همهجایش آب نداشت. نوروز هم مربوط به فرهنگ كشاورزی باستان است. فروردين یکی از چهار سرفصل كشاورزی است. چهار عيد سرفصل كشاورزی هست: بهار، تابستان، پاييز و زمستان. نوروز، تيرگان، مهرگان، ديگان.
برگرفته از دو ساعت گفتگوی علیرضا کاوه با بهرام بیضایی هفتهنامه سینما ۱۳۸۷
بازنشرشده در کتاب بهرام بیضایی و وقتی همه خوابیم بهکوشش علیرضا کاوه نشر نیلا